loading...
دی ال فان | بهترین سایت تفریحی و سرگرمی
خوش آمدید
 .:: به سایت دی ال فان 98 خوش آمدید ::.
آدرس های وبسایت :

Dlfun98.Rozblog.Com
Dlfun98.R98.Ir

.: برای نویسنده شدن در وبسایت با ایدی من در یاهو در ارتباط باشید :. 

ایدی من در یاهو : m.aqa78@yahoo.com



بنر ما

.:: برای تبادل بنر با آی دی من در یاهو در ارتباط باشید ::.
آی دی : m.aqa78@yahoo.com
Admin بازدید : 1 پنجشنبه 02 خرداد 1392 نظرات (0)

ادیسون در سنین پیری پس از کشف لامپ، یکی از ثروتمندان به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و کمال در آزمایشگاه مجهزش که ساختمان بزرگی بود هزینه می کرد. این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود.

هر روز اختراعی جدید در آن شکل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود در همین روزها بود که نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا کاری از دست کسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است!

ادامه داستان در ادامه مطلب ... 

آنها تقاضا داشتند که موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...


پسر با خود اندیشید که احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سکته می کند و لذا از بیدار کردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید که پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یک صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می کند!!!

پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید که پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد. ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ میبینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را میبینی؟!! حیرت آور است!!!


من فکر می کنم که آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در کنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! کاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. کمتر کسی در طول عمرش امکان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!


پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می کنی؟!!!!!!


چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!


پدر گفت: پسرم از دست من و تو که کاری بر نمی آید. مامورین هم که تمام تلاششان را می کنند. در این لحظه بهترین کار لذت بردن از منظره ایست که دیگر تکرار نخواهد شد...!



در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فکر می کنیم! الآن موقع این کار نیست! به شعله های زیبا نگاه کن که دیگر چنین امکانی را نخواهی داشت!!!



توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول کار بود و همان سال یکی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود.

آری او گرامافون را درست یک سال پس از آن واقعه اختراع کرد.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظرتان درباره سایت ما :
    آمار سایت
  • کل مطالب : 11
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 2
  • آی پی امروز : 91
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 79
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 79
  • بازدید ماه : 79
  • بازدید سال : 84
  • بازدید کلی : 488
  • پیشواز ایرانسل

    عاشق شدم = 5513466
    یاد من = 5514692
    عشق اول = 5514688
    خدایا = 5513988
    یکی هست = 3313225
    سریال شیدایی = 2211520
    خوان هفصد = 3313992
    با من بمون = 3313993
    برو فکرشم نکن = 5513986
    حلالم کن = 4413389
    باور کن = 3312715
    تقاص = 3314296
    نگو = 5515735
    یکی یکدونه = 5515404
    میمیرم 2=5515737
    ماه عسل 2=2211667
    آخه تو هنوز عشق منی=5515590
    ای دل=4414367
    گم شدم=4413350
    ساعت رفتن=5514691
    وقت رفتم=5514823
    ای کاش = 3314372
    به خودت باختمت = 3314371
    خط نشون = 5515633
    خداحافظ بچه = 2211665
    چه زود=5513976
    یه دل شکستم=3314294
    رفیق نیمه راه = 5514627
    قرار بود2=5515111
    وابسته=5515592
     هی تو = 3314291
    هی تو2= 3314292
    بگومگو = 3313995
    تو راست میگی = 3313226
    نارفیق دو = 5514690
    نارفیق = 5514689
    تصمیم = 3313736
    تو نزدیکی = 2211397
    قلبم = 3313738
    مغرور = 3313377
    بازم دوباره = 3313737
    چی شد = 3313375